آخرین وضعیت جسمی اکبر زنجانپور از زبان دخترش
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۴۲۵۵۷
گلنوش زنجانپور دختر اکبر زنجانپور در گفتوگو با خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: حال پدرم خوب است و ایشان به تازگی از اتاق عمل بیرون آمدند.
وی افزود:در حال حاضر پدرم بخش مراقبتهای ویژه هستند. پزشکان گفته اند که احتمالا ۲ یا ۳ دیگر ایشان را مرخص میکنند. پدرم به دلیل عفونت کیسه صفرا در بیمارستان بستری هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: بازیگر سینما تلویزیون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۴۲۵۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیدا شدن جسد مردی میانسال پس از ۱۰ روز در انباری خانهاش
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، دیماه سال گذشته دختر جوانی قدم در اداره آگاهی پایتخت گذاشت و از ناپدید شدن پدرش حشمت خبر داد. دختر جوان زمانی که مقابل افسر پرونده قرار گرفت، گفت: صبح روز گذشته راهی محل کارم شدم، اما وقتی به خانه برگشتم از پدرم خبری نبود.
بیشتر بخوانید: قاتل فراری در دام پلیس گرفتار شد
فکر کردم برای کاری از خانه بیرون رفته است، اما وقتی با تلفن همراهش تماس گرفتم با شنیدن صدای زنگ گوشی متوجه شدم تلفنش در خانه است. هر چه منتظر ماندم پدرم برنگشت و من هم به پلیس خبر دادم.
با این شکایت تحقیقات پلیسی در رابطه با ناپدید شدن مرد میانسال آغاز شد تا اینکه چند روز بعد وقتی برادر حشمت برای سر زدن به برادرزادهاش و پیگیری وضعیت برادر خود راهی خانه آنها شد به محض ورود متوجه بوی تعفن شدیدی شد که از داخل انباری به مشام میرسید.
وقتی موضوع را به برادرزادهاش گفت او منکر اطلاع از علت بوی تعفن شد اما وقتی مرد میانسال به سمت انباری رفت با دیدن قفل بزرگی که روی در بود تعجب کرد، چرا که قبلاً این قفل را ندیده بود. بنابراین قفل در انباری را شکستند و وارد شدند. آنها در کمال ناباوری با جسد حشمت در حالی که پتو پیچ شده و آثار خون روی بدنش دیده میشد، مواجه شدند.
ردپای دو مظنونمرد میانسال موضوع را به پلیس اطلاع داد و تیم بررسی صحنه جرم ساعتی بعد راهی محل شدند.
تحقیقات و معاینات اولیه متخصصان پزشکی قانونی در صحنه حکایت از آن داشت که زمان مرگ مرد میانسال با زمان ناپدیدشدنش یکی است.
با توجه به اینکه حشمت به قتل رسیده و خودرواش نیز ناپدید شده بود فرضیه سرقت قوت گرفت. در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند که خواهرزن مقتول به نام شهلا نیز با آنها زندگی میکرده اما همزمان با قتل حشمت این زن نیز ناپدید شده است.
کارآگاهان در ادامه تحقیقات میدانی دریافتند، حشمت و خواهرزنش با هم اختلاف داشتند. یکی از همسایهها در این رابطه گفت: شهلا اعتیاد شدیدی به مواد مخدر داشت و از زمانی که به اینجا آمده بود پای موادفروشان را نیز به خانه حشمت باز کرده بود.
همسایهها از این موضوع خیلی گلایه داشتند. میترسیدند بچههایشان بواسطه رفتوآمدهای مواد فروشان به خانه شهلا معتاد شوند. همسایهها از حشمت خواستند به او تذکر دهد و همین مسأله باعث اختلاف آنها شده بود.
بدین ترتیب فرضیه دست داشتن زن جوان در این قتل قوت گرفت، از سویی تیم تحقیق دریافت که دختر مقتول در این مدت با خالهاش پنهانی در تماس بوده است.
به دستور بازپرس موسی رضازاده، دختر جوان بازداشت شد و در تحقیقات گفت: دو سال قبل مادرم فوت کرد و از طرفی خالهام نیز به خاطر اعتیاد از همسرش جدا شده بود.
از آنجا که او جایی برای زندگی نداشت، از پدرم خواستم او را به خانهمان بیاورد. اوایل مشکلی نداشتیم اما از زمانی که پای موادفروشان به خانهمان باز شد و همسایهها شکایت کردند، اختلاف بین آنها نیز شروع شد. پدرم چندین بار تصمیم گرفت شهلا را ترک دهد، اما او حاضر نشد به کمپ ترک اعتیاد برود.
او ادامه داد: درگیریها ادامه داشت تا اینکه پدرم به صورت ناگهانی ناپدید شد. از خالهام نیز خبری نبود و هر چه با او تماس میگرفتم، پاسخم را نمیداد.
تا اینکه چند روز بعد از ناپدید شدن پدرم، خالهام تماس گرفت و مدعی شد با مردی که موادفروش بوده، پدرم را به قتل رسانده است. او مرا تهدید کرد که نباید راز این جنایت را برملا کنم، من هم ترسیدم و سکوت کردم.
در ادامه بررسیها، یکی از اهالی محل با پلیس تماس گرفت و راز این جنایت را برملا کرد و گفت: چند شب قبل در بزمی شبانه مرد موادفروشی به نام هوشنگ تعریف کرد که با همدستی زنی به نام شهلا مردی به نام حشمت را کشته است.
با این اطلاعات به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران دختر مقتول به اتهام اخفای ادله جرم بازداشت و دستور بازداشت شهلا و هوشنگ نیز صادر شد و تحقیقات برای دستگیری آنها ادامه دارد.
منبع: ایران
انتهای پیام/
کد خبر: 1229877 برچسبها اخبار حوادث